بنیاد عبدالرحمن برومند

برای حقوق بشر در ایران

https://www.iranrights.org
یادبود
امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر در ایران
علی
نصرت
ساسان
برتا
علی
محمود
فرناندو ربرتو
آلبرت ن.
فدروس
محسن
میر علی‌اکبر
حمید
ستار
ضیا
عبدالرضا
۲۶۴۳۸
قربانی خشونت دولتی در امید
هر یک روزی به بی‌داد و نامردمی از زندگی محروم شده‌اند

یادبود امید

اقدام شما مؤثراست
با یاری به ما در ثبت تاریخ مشارکت کنید

زنان و مردانی که با سرگذشتشان در این صفحه آشنا می شوید امروز شهروندان شهری خاموش اند که امید نام دارد. در این شهر قربانیان جبر و ستم از یاد و خاطره حیاتی دیگر یافته اند.

این‌ جا شهروندان را اصل، نسب، مذهب، قومیت و ملیت های گوناگون است، با کردار و پندارهای گوناگون و گاه متضاد. اما پیوندشان را درامید انسانیت و حقوق طبیعی شان قوام می بخشد. دلیل اشتراکشان در شهروندی این است که هر کدام یک روز به بی‌داد و نامردمی از حق حیات محروم شده اند. و آن روزکه سرنوشتی به تباهی کشیده می شد، زندگی خانواده ای متلاشی می گردید و دردی توصیف ناپذیر بر آنان تحمیل می شد، این همه را جهان دورادور نظاره می کرد.

دیگو دپیرو…

دیگو دپیرو دانشجوی اقتصاد و کارمند جوانی در ادارۀ دارایی آرژانتین بود. دوستان نزدیکش غالبا به آپارتمان او در مقابل ساختمان آمیا سرمی‌زدند. 

ادامه

محمد‌ابراهیم صفی‌زاده…

آقای صفی‌زاده دارای فوق‌لیسانس ادبیات عرب بود. او با جوان‌ها ارتباط خوبی داشت و فردی با اخلاق، اجتماعی و ورزشکار بود.

ادامه

غلامحسین پورشیرزاد…

آقای پورشیرزاد ۴۳ ساله، تکنسین فنی شرکت راه‌آهن مشهد بود. او فردی متدین و مهربان بود و به هیچ گروه و سازمانی وابستگی نداشت. 

ادامه